لطفا لباس ها را جوری در خشک شویی ناتا بشویید که کثیف نشوند!

همه چیز درباره لباس ابریشمی و شستشوی پارچه ابریشمی
۲۴ مهر ۱۳۹۷
حتی وقتی در خشک شویی هستیم!
۲۸ مهر ۱۳۹۷

لطفا لباس ها را جوری در خشک شویی ناتا بشویید که کثیف نشوند!

خودم، شخصا آدم خشکی نیستم که هیچ، از نظر اطرافیان و دوستانم هم آدم شوخی به حساب می آیم. از آدم ها و مشتریان شوخ و شنگ هم خوشم می آید چون هم با شوخی هایشان فضا را تغییر می دهند و هم من می توانم با آنها شوخی کنم و از آنها یاد بگیرم.
آقای رحیمی هم جزو همین دسته از مشتری هاست و همیشه نکته ای برای گفتن و خنداندن دیگران دارد؛ به خصوص که قیافه جدی ای دارد و وقتی شوخی میکند، کسی متوجه نمی شود، مگر اینکه شخصیت او را بشناسد.
دفعه آخری که آقای رحیمی به خشک شویی ناتا آمده بود، من در زاویه دیدش نبودم و یکی از دوستانم که به ندرت به مغازه می آید، پشت پیشخوان خشک شویی ناتا نشسته بود. بنابراین، نه دوستم با مشتری قدیمی مغازه آشنا بود و نه آقای رحیمی می دانست که او، یک دوست ساده است و از متصدیان خشک شویی ناتا نیست.
آقای رحیمی مثل همیشه وارد خشک شویی ناتا نشد. اخم داشت و تا وارد شد، پیراهن هایش را روی پیشخوان گذاشت. سلام کوتاه و خشکی کرد، لبخند مشتری مدارانه دوستم را ندیده گرفت و گفت: آقا چرا دقت نمی کنین؟

خشک شویی ناتا

دوستم گفت: چه اتفاقی افتاده قربان؟ بفرمائید تا کمکتون کنم.
آقای رحیمی ادامه داد: این لباسا رو درست بشورین خب. زود کثیف میشه. چه وضعشه؟!
دوستم با چشمان گشادشده گفت ببخشید؟
آقای رحیمی گفت بله آقا! من ۴ روز پیش این لباسا رو دادم خشک شویی، الان کثیف شده، چرا؟؟
دوستم که حالا دیگر گیج شده بود، حرفی نزد، نگاهی به من انداخت. من هنوز در دیدرس مشتری نبودم و آقای رحیمی اصلا نمی دانست که آیا من حضور دارم یا نه. من هم ساکت و از زیر چشم، نگاهشان می کردم. دوستم که از عکس العمل من ناامید شده بود، رو کرد به مشتری و گفت: مزاح می فرمائید؟؟!
آقای رحیمی با قیافه ای جدی تر از دو دقیقه قبل گفت: ابدا. این لباسها اگر درست شسته می شدند، من الان اینجا نبودم! من از این موضوع ناراحتم، رسیدگی کنید.
وقتی این را گفت، من از پشت میز شستشوی خشک شویی ناتا بیرون آمدم و سلام کردم و گفتم: چشم آقای رحیمی. شما این دفعه رو نادیده بگیرید. من می سپرم که برای دفعه بعد، پیراهن هاتون درست شسته بشند!