زبان، سرچشمه همه سو تفاهم هاست
با لباس آب رفته چه کار کنیم؟
۶ آبان ۱۳۹۷
مراقبت از لباس های جیر یا نگهداری پارچه های چرم مخمل
۹ آبان ۱۳۹۷مشتری خشکشویی
اگر تیتر این خاطره برایتان ناآشناست، باید بگویم که جمله معروفی از کتاب شازده کوچولوست. و هر روز بیشتر از روز قبل به من ثابت میشود که نه تنها زبان بلکه عدم درک درست از کسب و کار خشکشویی از طرف مشتریان یا عدم اطلاع از سابقه ذهنی مشتری از سوی ما سرچشمه همه مشکلات و درگیری هاست. و اگر کمی بیشتر حوصله به خرج دهیم، تمام مشکلاتمان حل میشود. مشتری خشکشویی
چند روز قبل خانم صالحی یکی از مشتریان مان زنگ زد و خواست که سفارش هایش را برایش بفرستیم. همانطور که تلفنی با هم صحبت میکردیم، قبض و لباسهایش را نگاه کردم و دیدم که پیراهن هم در میان سفارشهایش هست و از آنجاکه پیراهن، آخرین لباسی است که ما در خشکشویی ناتا آن را اتوکشی می کنیم، به او گفتم که از حالا نمیتوانم به طور دقیق بگویم که آیا همه سفارشهایش تا شب آماده می شود یا نه ولی نهایتا تا ساعت ۷ میتوانم مطمئن شوم و تلفنی اعلام کنم. درواقع دلیل اینکه ما پیراهن ها را بعد از دیگر انواع لباس اتو می کنیم این است که پیراهن ها باید کمی نم دار باشند و به علاوه اتوی آنها سخت تر از دیگر البسه هم هست. مشتری خشکشویی
به هر حال، ۱۵ دقیقه از مکالمه مان نگذشته بود که خانم صالحی دوباره تلفن کرد و معترض بود که چرا لباسهایش را نفرستاده ایم، من تعجب کرده بودم اما با آرامش به یادش آوردم که قرار بوده تا ساعت ۷ شب خبر دهم و بعد هم اضافه کردم که کارهایش هنوز آماده نشده است.
مشتری خشکشویی
اما خانم صالحی عصبانی شد و گفت که خشکشویی ناتا منظم نیست و ما کار بلد نیستیم و حرفهایی از این قبیل. من هم در جواب گفتم که همه لباس ها در حال اتو و پک شدن هستند و هنوز یک قلم از کارها برای اتو کشیدن باقی مانده است. درواقع احتمال می دادم که همان یک پیراهن، کاری باشد که لکه دار است و از بخش بازرسی لباس جلوتر نیامده‌است و برای لکه گیری دوباره به بخش لکه گیری مرجوع شده است؛ اتفاقی که گاهی رخ می‌دهد. مشتری خشکشویی
بالاخره همه لباسهایش را اتو کردیم و تا قبل از ساعت ۷ برایش فرستادیم اما من از کل اتفاقاتی که افتاده بود، ناراحت بودم تا اینکه چند روز قبل برای آوردن چند سفارش جدید به خشکشویی ناتا آمده بود. مشتری خشکشویی
از آنجاکه خانم صالحی همیشه از سرویس سفارش آنلاین خشکشویی ناتا استفاده می کند، من چهره‌اش را نمی شناختم. خودش هم می دانست که قبلا همدیگر را ندیده‌ایم به همین دلیل هم مشخصات داد و مکالمه ای را که با هم داشتیم، یادم آورد. مشتری خشکشویی
بعد توضیح داد که چرا آن روز ناراحت بوده است. خانم صالحی گفت که قبلا شلواری را برای اتو شدن به یکی از خشکشویی های منطقه سهروردی داده و وقتی که برای پس گرفتن لباس مراجعه کرده، متوجه شده که شلوار خیس است. همان خاطره باعث شده بود که تصور کند کارهایش در خشکشویی ناتا هم منظم و مرتب به دستش نمی رسد اما بعد از اینکه ما لباسهایش را برایش ارسال کردیم، دیده بود که اشتباه کرده و آن روز برای تشکر ویژه به خشکشویی ما آمده بود. مشتری خشکشویی
البته من می دانم که چرا خانم صالحی شلواری خیس را از خشکشویی تحویل گرفته بوده است. حدس میزنم که جنس شلوار از کتان یا لنین بوده، جنسی که باید برای اتوکشی حتما نم دار باشد اما اشتباه پرس کار، این بوده که لباس را در نهایت خشک نکرده و به اصطلاح، سرهم بندی کرده و خاطره بدی را در ذهن مشتری باقی گذاشته است. مشتری خشکشویی