از شستشوی پرده تا بازی استقلال و پرسپولیس

در هفته های نزدیک به عید نوروز، خیلی در خشکشویی ناتا گرفتار بودیم. پرده، پتو و کت و شلوار از در و دیوار خشک شویی بالا می‌رفت و گاهی ساعت ۶ عصر یادمان می آمد که ناهار نخورده‌ایم. اما در همان گیر و بندها هم بودند مشتریانی که به خشکشویی می‌آمدند. مشتریانی که با یک گپ و گفت کوتاه به من و دیگر انرژی تازه ای می‌دادند. خشک شویی خوب 

یکی از این مشتریان پرانرژی، خانم ریاحی بود. یک پیرزن نقلی و خوش مشرب که اتفاقا تا پیش از آن به خشکشویی ناتا نیامده بود. وقتی که وارد خشکشویی شد، خیلی گرم سلام و احوالپرسی کرد و صادقانه گفت که لباس های ظریف یا شلوارهای کتان خود را به خشک شویی دیگری می‌برد: خشکشویی ای که به آن مراجعه می‌کنم، جای دیگری است اما همیشه وقتی از خیابان سهروردی رد می‌شدم، از ویترین مغازه خشکشویی ناتا خوشم می‌آمد. هر بار با خودم می‌گفتم که من یک بار باید به این خشکشویی مراجعه کنم. خشک شویی خوب 

مشتريان در يك خشک شویی خوب

خوشحال به حرف‌هایش گوش می‌دادم و لبخند می‌زدم. پاسخ دادم خیلی خوش آمدید. بعد هم چند مدل پرده را روی پیشخوان گذاشت و گفت که می‌خواهد پرده هایش شسته و اتو شود. همان طور که پرده ها را می‌گرفتم، می‌شمردم و شماره می زدم، خانم ریاحی گفت: می‌دانی من کاری ندارم که اهل چه مسلک و مرامی هستی… کاری ندارم پرده های دیگران را چه طور می‌شویی اما این را باید بدانی که من وسواس دارم. باید پرده های من را خوب آب بکشی. خشک شویی خوب 

اتفاقا ما در خشک شویی ناتا نسبت به آبکشی پرده‌ها و همین طور هم بالشت و ملافه ها حساسیت داریم. پرده ها و ملافه ها را چند بار آبکشی می‌کنیم تا خیال مشتری راحت باشد. اینها را برایش توضیح دادم و او هم غش غش خندید.  خشک شویی خوب 

دربی حتی در يك خشک شویی خوب

خانم ریاحی دقیقا نزدیک بازی دربی آمده بود و بحث بازی استقلال و پرسپولیس داغ داغ بود. معلوم شد که خانم ریاحی استقلالی و به شدت علاقه مند به فوتبال است. و وقتی فهمید که من پرسپولیسی هستم، گفت حیف که پرسپولیسی هستی وگرنه بیشتر به خشکشویی تان می‌آمدم! من هم گفتم ایراد ندارد در عوض هر دو فوتبال دوست داریم.

خندید و گفت آره! دیشب بازی آرسنال رو دیدی؟ دیدی چه گلی زدند؟

بیش از این با گپ و گفت هایی روزانه و روزمره که فقط برای من به عنوان یک کاسب علاقه مند به کارش اهمیت دارد، خسته تان نمی‌کنم. به خصوص که گفتگوی مان نزدیک به نیم ساعت طول کشید. تنها هدفم از یاداوری و ذکر این خاطره، تاکید کردن بر روی نقش مشتری بر روحیه و حال خیلی از کاسب کاران بود. شاید به نظر شما یک سلام یا احوالپرسی خشک و خالی، تفاوتی در زندگی روزمره ما در جایی مثل خشکشویی ناتا نداشته باشد اما باید بگویم که اصلا این طور نیست. برخی کسب و کارها به خصوص کار ما در خشکشویی ناتا به شدت خسته کننده است و هرچه مشتری هایمان خوشحال تر و شادتر باشند و خوشحال و شاد هم با ما برخورد کنند، تاثیر مثبتی بر روی خودشان و دیگران می‌گذارند. خشک شویی خوب